وقتی به «سدان اجرایی» فکر می‌کنید، احتمالاً تصاویر خودروهایی از برندهای BMW، آئودی یا مرسدس بنز در ذهنتان نقش می‌بندد.

اما آلمانی‌ها همیشه تنها بازیگران این سگمنت نبوده‌اند؛ بنابراین اگر به دنبال خودرویی متفاوت هستید که همچنان اقتصاد سوخت، کاربردی بودن، لذت رانندگی و کمی جذابیت بصری را اولویت قرار دهد، نسل سوم مزدا ۶ را جدی بگیرید.

نسل‌های قبلی مزدا ۶ همیشه در جایگاه دوم باقی می‌ماندند. دیگر این‌طور نیست

تمام نسخه‌های این خودرو ساخت هیروشیما ظاهر جذاب و بازخوردهای مثبتی دریافت کرده‌اند، اما مدل نسل سوم که از سال ۲۰۱۳ عرضه شد، با تغییرات اساسی در پیشرانه‌های هوشمند و طراحی بسیار چشم‌نواز، امروز یکی از هوشمندانه‌ترین انتخاب‌ها در بازار خودروهای دست دوم است؛ به‌ویژه اینکه هزینه‌های مالکیت آن به مراتب کمتر از رقبای آلمانی است.

فناوری Skyactiv مزدا بر بهینه‌سازی حداکثری کارایی موتورهای چهار سیلندر بنزینی و دیزلی بدون کاهش چشمگیر عملکرد تمرکز داشت.

با ساختار مشترک و نسبت تراکم یکسان ۱۴:۱ برای هر دو نوع موتور، مزدا ۶ توانست انرژی بیشتری از سوخت کمتر استخراج کند که نتیجه آن افزایش ۱۵ درصدی راندمان سوخت و کاهش متناسب آلایندگی CO2 بود.

این ویژگی‌ها هزینه‌های جاری بسیار مناسبی به همراه دارد که بیشتر با موتورهای ۲.۲ لیتری دیزل (با قدرت ۱۴۸ یا ۱۷۳ اسب بخار) مرتبط است. هر دو نسخه در استفاده روزمره حدود ۴۵ مایل بر گالن (حدود ۵.۲ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر) مصرف دارند، اما در بزرگراه حتی به ۵۵ مایل بر گالن هم می‌رسند.

اگر گیربکس دستی (که لذت رانندگی بیشتری ارائه می‌دهد) را به جای اتوماتیک شش سرعته انتخاب کنید، مالیات جاده حداکثر ۳۵ پوند خواهد بود.

موتورهای دیزل همچنین بسیار کم‌صدا هستند: هیچ صدای تق‌تق از زیر کاپوت شنیده نمی‌شود و شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر در ۸ ثانیه شاید روی کاغذ چشمگیر نباشد، اما در جاده کاملاً کافی است و پاسخگویی پدال گاز برای یک دیزل بسیار خوب است.

نسخه بنزینی ۲.۰ لیتری با قدرت ۱۴۳ یا ۱۶۳ اسب بخار نیز موجود است. نسخه پایه شتاب کافی ندارد و نسخه قوی‌تر هرچند چابک‌تر است، اما در دورهای بالا پر سر و صدا می‌شود.

صرف‌نظر از پیشرانه، مزدا ۶ سواری راحتی دارد و به راحتی در سرعت‌های کروز پایدار می‌ماند. تنها در سرعت‌های پایین کمی با دست‌اندازها و لبه‌های تیز مشکل دارد.

با این حال، در زمینه چابکی عملکرد بسیار خوبی دارد و رانندگی در جاده‌های پرپیچ و خم با آن به مراتب لذت‌بخش‌تر از فورد موندئو یا فولکس‌واگن پاسات است. حس سبکی، فرمان دقیق و کنترل عالی بدنه از ویژگی‌های برجسته آن است.

نسخه سدان صندوق ۴۸۰ لیتری دارد که برای چند چمدان یا وسایل گلف کافی است، اما اگر نیاز به حمل کالسکه کودک و وسایل خانوادگی دارید، نسخه استیشن با ظرفیت حداکثر ۱۶۴۸ لیتر (با خواباندن صندلی‌ها) کاربردی‌تر خواهد بود.

می‌توانید مزدا ۶ را با بودجه کمتر از ۲۰۰۰ پوند پیدا کنید، اما این خودروها معمولاً مسافت پیموده شده بالای ۱۰۰ هزار مایل دارند؛ با بودجه حدود ۶۰۰۰ پوند به راحتی یک سدان یا استیشن تمیز پیدا می‌کنید.

کیفیت مواد کابین در مدل‌های اولیه متوسط است، بنابراین حداقل مدل فیس‌لیفت ۲۰۱۵ را هدف قرار دهید که تجهیزات کامل‌تر، مواد مرغوب‌تر و صفحه نمایش ۷ اینچی بهتر دارد.

فیس‌لیفت دوم در سال ۲۰۱۸ انجام شد و موتور جدید ۲.۵ لیتری بنزینی ۱۹۱ اسب بخاری اضافه شد، اما این نسخه‌ها نادر هستند و ارزش افزوده زیادی ندارند. قیمت آن‌ها حدود ۹۰۰۰ پوند است.

با هر بودجه‌ای، مزدا ۶ خودرویی همه‌فن‌حریف است که پس از بیش از یک دهه همچنان ظاهری شیک و پیچیده دارد.

قابلیت اطمینان

آیا مزدا ۶ قابل اعتماد است؟

در نظرسنجی قابلیت اطمینان What Car?، مزدا ۶ در میان ۲۴ خودرو کلاس اجرایی رتبه ششم را کسب کرد و امتیاز کلی چشمگیر ۹۳.۳ درصد به دست آورد. به طور کلی خودرو محکمی است، اما موتورهای دیزل نسبت به بنزینی مشکلات بیشتری دارند.

نمایندگی‌ها و تعمیرگاه‌های مستقل زیادی وجود دارد، بنابراین تأمین قطعات و سرویس مشکلی ندارد.

موتور: فیلتر ذرات دیزل (DPF) اگر خودرو در حین چرخه بازسازی خاموش شود، مسدود می‌شود. این مسئله می‌تواند باعث رقیق شدن روغن و ساییدگی سریع یا حتی شکست زنجیر تایم شود.

خرابی پمپ روغن یا مسدود شدن صافی روغن می‌تواند فشار روغن را بالا ببرد. تاریخچه خودرو را بررسی کنید تا ببینید پمپ تعویض شده یا نه.

منیفولد ورودی و شیر EGR با کربن مسدود می‌شوند که جریان هوا را محدود و مصرف سوخت را افزایش می‌دهد. این قطعات نیاز به تمیزکاری شیمیایی دارند.

پمپ آب نیز ممکن است خراب شود و باعث گرم شدن بیش از حد یا نشت مایع خنک‌کننده گردد. تعویض آن حدود ۶۰ تا ۸۰ پوند هزینه دارد.

توربوشارژر: مجموعه توربوی دوگانه دیزل ممکن است خراب شود که هزینه تعویض آن بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ پوند است. اگر در تست رانندگی کاهش قدرت یا دود آبی مشاهده کردید، از خرید صرف‌نظر کنید.

بدنه: رنگ بدنه نازک است، بنابراین سپرها و کاپوت را از نظر خط و خش بررسی کنید.

سیستم صوتی: اگر سیستم بوز صدای سفید یا خفه دارد، معمولاً آمپلی‌فایر مشکل دارد که حدود ۱۰۰ پوند هزینه تعویض دارد.

کابین: پارچه درب‌ها ممکن است شل شود. صفحه نمایش اگر فریز شد، خاموش و روشن کردن خودرو یا آپدیت نرم‌افزار مشکل را حل می‌کند.

نظر یک مالک

استیو گارنر: «در فوریه ۲۰۲۳ یک مزدا ۶ GT Tourer مدل ۲۰۱۹ خریدم چون خودرویی همه‌کاره و توانمند می‌خواستم. نسخه من موتور ۲.۵ بنزینی با گیربکس اتوماتیک دارد و امکانات عالی مانند کروز کنترل تطبیقی. سالانه حدود ۲۵ هزار مایل رانندگی می‌کنم که بیشتر در بزرگراه است.

هر ۱۲۵۰۰ مایل سرویس مزدا انجام می‌دهم و تنها هزینه اضافی تعویض دیسک و لنت ترمز بوده. کاملاً قابل اعتماد بوده است. شاید ظاهراً یک استیشن معمولی به نظر برسد، اما واقعاً خودرویی دوست‌داشتنی برای مالکیت و رانندگی است.»

نکته‌های دیگر

سرویس منظم به ویژه برای موتور دیزل طول عمر خودرو را افزایش می‌دهد. روغن و فیلتر را هر ۶۰۰۰ مایل یا هر ۱۲ ماه تعویض کنید.

طراحی و استایل

نمایش خودرو مفهومی Takeri در سال ۲۰۱۱ انتظارات بالایی ایجاد کرد، اما نسخه تولیدی مزدا ۶ نتوانست همان هیجان را منتقل کند.

در دنیای واقعی، زبان طراحی «کودو» مزدا به ترکیبی پرجزئیات از خطوط «بال امضا» تبدیل شد و با توجه به ابعاد بزرگ سدان و استیشن، فضای زیادی برای نمایش این جزئیات وجود داشت.

با خواباندن صندلی‌های عقب فضای بار بسیار وسیعی در اختیار دارید

مزدا ۶ روی پلتفرمی مبتنی بر معماری SkyActiv قرار داشت که ابتدا در کراس‌اور CX-5 استفاده شد. بنابراین تعلیق جلو مک‌فرسون و عقب مولتی‌لینک داشت.

فناوری SkyActiv باعث شد با وجود ابعاد بزرگ، وزن خودرو کمتر از بسیاری رقبا باشد و از فولاد پراستحکام بیشتری استفاده شد.

ستاپ موتور و گیربکس جایی بود که SkyActiv واقعاً درخشید. موتورهای ۲.۰ لیتری بنزینی و ۲.۲ لیتری دیزل ساختار پایه یکسان و نسبت تراکم ۱۴:۱ داشتند – عددی بالا برای بنزینی و بسیار پایین برای دیزل.

موتور دیزل توربوی دوگانه در دو نسخه ۱۴۸ و ۱۷۳ اسب بخار عرضه شد. با گیربکس دستی یا اتوماتیک شش سرعته و سیستم استارت-استاپ، آلایندگی CO2 تا ۱۰۸ گرم بر کیلومتر کاهش یافت.

موتور بنزینی ۲.۰ لیتری نیز با ۱۴۳ یا ۱۶۳ اسب بخار ارائه می‌شد و مصرف و آلایندگی رقابتی داشت.

کابین داخلی

متأسفانه تلاش‌های مهندسی پیشرفته مزدا ۶ در کابین چندان منعکس نشده است.

معماری داخلی تقریباً یکسان با CX-5 بود و در بدنه باریک‌تر سدان، ظاهر کسل‌کننده آن بیشتر به چشم می‌آمد. داشبورد پر از خطوط نامنظم و مواد معمولی بود، در حالی که رقبا به سمت لوکس‌تر شدن حرکت می‌کردند.

برای پیدا کردن نزدیک‌ترین بیمارستان با کنترل صوتی چهار بار تلاش کردم. سیستم مناسبی برای مواقع اضطراری نیست

با این حال، از نظر کارکرد مشکلی نداشت. از نشانگرهای خوانا تا کلیدهای محکم سیستم تهویه، مزدا ۶ برای تحمل استفاده سنگین ساخته شده بود.

تنها نقطه ضعف سیستم چندرسانه‌ای بود که صفحه نمایش کدر و منوهای پیچیده داشت.

فاصله محوری طولانی فضای پای عقب فراوانی فراهم کرد. شاید بهترین در کلاس نباشد (اشکودا سوپرب برتر بود)، اما بسیار نزدیک بود.

صندوق سدان ۴۸۳ لیتر و در نسخه Tourer تا ۱۶۳۲ لیتر با خواباندن صندلی‌ها ظرفیت داشت.

چهار تیپ تجهیزات موجود بود. تیپ پایه SE چرخ‌های ۱۷ اینچی، دستیار شروع در سربالایی، شیشه‌های برقی و کروز کنترل داشت.

داخل کابین صفحه لمسی ۷ اینچی با DAB و اتصال گوشی، تهویه مطبوع و فرمان و دسته دنده چرمی بود. تیپ SE Nav ناوبری و سه سال آپدیت نقشه اضافه داشت.

SE-L Nav تهویه دوگانه، سنسور پارک کامل و آینه الکتروکرومیک داشت، در حالی که Sport Nav چراغ‌های LED تطبیقی، رینگ ۱۹ اینچی و دوربین عقب ارائه می‌داد.

داخل کابین چرم، صندلی‌های برقی گرم‌شونده، هدآپ دیسپلی و سیستم صوتی بوز داشت.

نتیجه خودرویی کاربردی، جادار و بدون استرس بود، اما در ارائه و کیفیت مواد با پاسات یا حتی گزینه‌های اقتصادی‌تر مانند هیوندای i40 رقابت نمی‌کرد.

موتورها و عملکرد

چه بنزینی و چه دیزلی، مزدا ۶ در حالت درجا آن‌قدر بی‌صدا بود که تشخیص نوع موتور دشوار می‌شد. دیزل به طور غیرمعمولی کم‌صدا بود و بنزینی صدای نرم و نامحسوسی داشت.

در نسخه‌های دیزل، تأخیر توربو معمول کم بود و موتور با خطی بودن دلپذیری به پدال گاز پاسخ می‌داد.

پاسخ پدال گاز عالی است و تأخیر کم دور معمول موتورهای توربودیزل را ندارد

موتورهای بنزینی قابل قبول بودند، اما به پای دیزل نمی‌رسیدند. نسخه ضعیف‌تر کند بود و با ویژگی‌های شبه‌اسپرت خودرو همخوانی نداشت.

نسخه قوی‌تر بنزینی شتاب بهتری داشت، اما در دور بالا پر سر و صدا می‌شد. رانندگان پرمسافت بهتر است دیزل را انتخاب کنند تا از مصرف و عملکرد بهتر بهره ببرند.

موتور دیزل SkyActiv تا بیش از ۵۵۰۰ دور در دقیقه می‌چرخید و عملکرد گسترده‌ای در هر دنده ارائه می‌داد. در فشار زیاد صدای دیزلی شنیده می‌شد، اما با توجه به کیفیت عملکرد قابل قبول بود.

انعطاف‌پذیری درون‌دنده‌ای نیز خوب بود، هرچند دنده‌های بلند ممکن است نیاز به دنده پایین‌تر برای شتاب‌گیری سریع داشته باشد.

خوشبختانه گیربکس دستی شش سرعته سبک و دقیق بود و اتوماتیک نیز عملکرد قابل قبولی (هرچند کمتر لذت‌بخش) داشت. پدال‌ها وزن متعادل و پاسخ پیش‌بینی‌پذیری داشتند و مزدا ۶ خودرویی آسان برای رانندگی روزمره بود.

سواری و هندلینگ

به محض باز کردن در مزدا ۶ حس می‌کردید که این خودرو در سواری و هندلینگ حرف‌هایی برای گفتن دارد.

در سبک بود و این سبک وزنی به دینامیک کمک می‌کرد. خودروهای سبک گاهی عایق‌بندی ضعیفی دارند، اما مزدا ۶ در این زمینه خوب عمل کرد.

مزدا ۶ نسل جدید هندلینگی لذت‌بخش و چابک دارد که در این کلاس نادر است

در همه نسخه‌ها فقط کمی کمتر از پاسات یا موندئو عایق‌بندی شده بود.

انتخاب مواد کابین تا حدی مقصر صدای بیشتر بود و نسخه‌های بنزینی حتی از دیزل‌های کم‌صدا هم ساکت‌تر بودند.

سواری در همه مدل‌ها و روی همه جاده‌ها قابل قبول بود. خودروهای تست ما رینگ ۱۹ اینچی با تایرهای ۴۵ داشتند و کسانی که راحتی را اولویت می‌دهند بهتر است رینگ کوچک‌تر انتخاب کنند. در سطوح ناهموار کمی صدا داشت، اما با افزایش سرعت بهتر شد و هرگز تکان شدید نداشت.

مزدا ۶ برای ابعادش بسیار چابک بود، چه سدان و چه استیشن. فرمان برقی وزن متوسط، پاسخ سریع و دقت خوبی داشت و کنترل بدنه عالی بود.

مزدا ۶ به اندازه موندئو پایدار بود، اما چابکی بیشتری داشت که فورد استوارتر نمی‌توانست برابرش کند.

مصرف سوخت و هزینه‌ها

در تست‌های گسترده هر دو موتور بنزینی و دیزل اعداد چشمگیری ثبت کردند که سیستم ترمز احیایی i-Eloop تا ۱۰ درصد صرفه‌جویی ایجاد می‌کرد.

در طولانی‌ترین تست با دیزل قوی‌تر سدان، ۵۶.۵ مایل بر گالن در مسیر توری ثبت شد – عددی فوق‌العاده برای خودرویی با این ابعاد و عملکرد.

آلایندگی پایین CO2 و ارزش باقیمانده بالا، مزدا ۶ را برای افراد اقتصادی انتخابی هوشمندانه می‌کند

میانگین ۴۴.۱ مایل بر گالن شاید معمولی به نظر برسد، اما بسیاری از رقبای دیزلی نتوانستند در همان مسیر از ۴۰ مایل بر گالن فراتر بروند.

امتیاز کلی: ۸

نقاط قوت و ضعف

نقاط قوت: عملکرد قوی و مصرف پایین، پاسخگویی سریع پدال گاز، حس سبکی و چابکی

نقاط ضعف: کیفیت مواد کابین در برخی نقاط معمولی، سیستم چندرسانه‌ای پیچیده، صدای موتور در دور بالا